از نفرین «بتپرستان» هم بترس!

گودرز صادقی هشجین
فریبرز گفت: «دلم بیش از حد گرفته بود، از نامردی نامردی که زندگیام را به تباهی کشانده بود. تکمسافری بودم در جاده. از شدت اندوه، چندین بار تا پاسی گذشته از نیمهشب گریستم. پیاده شدم و در کنار جاده زانو زدم و با دستهایی رو به آسمان فریاد کشیدم: ای خدای منتقم! من آرام و قرارم را از دست دادهام… تو خود انتقام مرا از او که آرام و قرار از من گرفت، بگیر! ساعت هشت صبح به مقصد رسیدم و سر بر بالش گذاشتم تا کمی بخوابم. ساعتی نگذشته بود که پیامکی مرا از خواب پراند. خبر مرگ او بود. به همین سادگی»!
بدانسان که «دعای نیک» میرهاندت، «دعای بد» (نفرین) میگیردت. ستم بر بییاوران هرگز بخشوده نمیشود، هرچند که به توبه و انابه در سلک پارسایان درآمده باشی. گیرم که صدها گرسنه را نان دهی، اویی را که زندگی به کامش تلخ کردهای، چه حاصل؟ خدا را چه سزاست که از حق بندهاش درگذرد و به ستمگری علو درجات ببخشد؟ آمرزش بنده را شرط است که پیش از توبه و انابه، حسابش را با آنان که بی حساب به خاک کشیده است، پاک کند.
یکی از روایتهای تاریخی-ادبی که در متون کهن فارسی به آن اشاره شده است، نفرین بتپرستان هند در حق «سلطان محمود غزنوی» و اجابت آن از سوی پروردگار است. این داستان به واکنش مردم آن دیار پس از حملهٔ ویرانگر محمود به یکی از مهمترین معابد شیواپرستان، یعنی «معبد سومنات» و شکستن بزرگترین بت آنان در سال ۴۱۶ هجری میپردازد. هندوان به خشم آمدند و او را نفرین کردند. آنان پیشبینی کردند که: «این غارتگریها روزی به خود تو و فرزندانت بازخواهد گشت!» و نیز «دودمان تو به زودی نابود خواهد شد».
«تاریخ بیهقی» اشارهای غیرمستقیم به نفرین هندیان دارد و از ویرانی سومنات به عنوان نقطهی آغازین افول محمود یاد میکند. این داستان در ادبیات فارسی به عنوان نمونۀ خشم الهی و به قول برخیها انتقام کیهانی یا «کارما» و عاقبت ستمگری به کار رفته است. اگرچه محمود پس از آن حمله ثروت زیادی به غزنه برد، اما مرگ ناگهانی او (۴۲۱ ه.ق) و فروپاشی سریع حکومت غزنویان پس از وی، در اذهان به «نفرین هندیان» پیوند خورد! در همین ارتباط، نظامی گنجوی در مخزنالاسرار چنین سروده است:
همّت از آنجا که نظرها کند
خوار مدارش که اثرها کند
همت آلودهٔ آن یک دو مرد
با تن محمود ببین تا چه کرد
همّت چندین نفس بیغبار
با تو ببین تا چه کند روز کار
فقط به خواندن اکتفا نکنیم… عبرت بگیریم و عمل کنیم تا خداوند مددی فرماید و ما را سزاوار نفرین نگرداند و بلای نفرین بیجا را نیز از ما بگرداند. آمین!