رابطهی «بوروکراسی» و «سانترالیسم» با سقوط سیستم حکمرانی
گودرز صادقی هشجین
ما دانشجویان در دههی شصت علاقهی شدیدی به مطالعهی کتابهای علمی خارجی داشتیم. با معرفی دانشگاه به بانک ملی مراجعه و پیشفاکتور خرید کتاب از شرکتهای امریکایی و انگلیسی را ارائه و با گشایش LC ارز به قیمت دولتی خریداری و کتابهای خود را سفارش میدادیم. دریافت کاتالوگ از شرکتهای خارجی از طریق پست بسیار دلچسب و مایهی تفاخر بود. دو نفر ایرانی به نامهای «سیمین» و «حمید»، که گفته میشد زن و شوهر هستند، شرکتی را در خارج تاسیس و از ادغام اول و آخر دو اسم نامشان شرکت خود را «Simid Books» گذاشته و به عنوان واسطه به دانشجویان ایرانی کمک میکردند. در کنار کتابهای فاخر چاپ انگلستان و امریکا، انتشارات میر (Публикации МИР) در اتحاد جماهیر شوروی هم بعضی از کتب علمی روسی را به زبان انگلیسی ترجمه و در کشورهای مختلف دنیا به قیمت بسیار ارزان به فروش میرساندند. اگر چه کتابها بسیار نازل و کیفیت چاپشان پایین بود، از بعضی جنبهها جالب بودند. در تهران، «انتشارات گوتنبرگ» در مقابل دانشگاه تهران نمایندگی «انتشارات میر» را به عهده داشت و من هر وقت به تهران میآمدم به آنجا هم سری میزدم و یکی دو تا کتاب میخریدم یک بار در اواخر تحصیلاتم نامهای به نشانی مرکز انتشارات در «مسکو» از طریق پست فرستاده، کاتالوگ کتابهای انگلیسی آنها را درخواست کردم. جوابی نیامد و من هم همه چیز را فراموش کردم. حدود ۱.۵ سال بعد، در حالی که با فراغت از تحصیل در مقطع دکترای عمومی (کارشناسی ارشد پیوسته) به عنوان مربی در «دانشگاه ارومیه» مشغول شده بودم، نامهای از شوروی حاوی کاتالوگ کتابهای انتشارات میر به زبان انگلیسی دریافت کردم. نکتهی عجیب تعداد مهرها و تاریخهای روی پاکت بود که گویی تا از مرز شوروی خارج و به ایران برسد در ده جای مختلف چک و تایید شده بود. اولین جایی که فهمیدم سیستم شوروی به درد نمیخورد همانجا بود! آن تاخیر و آن همه نظارت و تایید و مکاتبه مسخره به نظر میرسید!
بعد از فروپاشی شوروی، همکاری از «جمهوری آذربایجان» به من گفت: «سانترالیسم و لزوم تایید همه چیز در مرکز همه چیز را نابود کرده بود. مثلا اگر قرار بود یک پروژهی عمرانی در آذربایجان اجرا بشود باید مراحل مختلفی را طی کرده، در پلنوم حزب کمونیست در مسکو به تصویب میرسید. فرض کنید که قرار بود نوع خاصی از مصالح ساختمان بر اساس برنامه از قزاقستان آورده شود، در حالی که پس از شروع پروژه متوجه میشدیم که آن مصالح در خود جمهوری آذربایجان با کیفیت بهتر وجود داشت. ما ترجیح میدادیم حرفی نزنیم چون هر گونه تغییر در پروژه متضمن همان بوروکراسی و سانترالیسم بود و باعث میشد کار حداقل یک سال به تاخیر بیفتد». عجیب این بود که آنن نوع از دیکتاتوری متمرکز سازمانی در فرهنگ شوروی نام «سانترالیسم دموکراتیک (демократический централизм)» را به خود گرفته بود.
گاهی در «اتحاد جماهیر شوروی» اتفاقات مسخرهتری هم میافتاد. بر اساس مصوبهی کلی حکومت هر جا که عددی در اسناد علمی ذکر میشد با ذکر دو عدد اعشاری آن را گرد میکردند. زمانی یک قطعهی بسیار ریز الکترونیکی را از کشورهای غربی به جاسوسی به چنگ آورده و میخواستند با «مهندسی معکوس» به تعداد انبوه تولید و در دنیا به فروش برسانند. فاصلهی بین دو قسمت از قطعه مثلا ۱۲۶/۱ میلیمتر بود. در مکاتبات، آن را به ۱۳/۱ گرد و به تعداد صدها هزار تولید کرده بودند ولی در عمل قطعه در جای خودش فرو نرفت چون کمی بزرگتر بود!
گرایش به سانترالیسم در مقطعی از تاریخ چهل سال اخیر ما بخصوص در دولتهای نهم و دهم شدت پیدا کرد که دلیل آن تمایل مسئولین به اعمال نظارت بیشتر بر ساز و کارهای ادارهی کشور از جمله دانشگاهها و مراکز علمی بود. یکی از این تغییرات، متمرکز کردن «گزینش استاد» برای دانشگاهها از طریق تاسیس «مرکز جذب اعضای هیات علمی» بود. در گذشته اگر دانشگاهی به عضو هیات علمی نیاز داشت، مدیریت دانشگاه متقاضیان را جهت ارزیابی علمی به گروه آموزشی مربوطه معرفی میکرد و دست ریاست دانشگاه در گزینش آنها (معمولا بالاترین فرد از نظر علمی) بسیار باز بود و کار به سرعت انجام میشد. در حال حاضر، با متمرکز کردن چنین فرایندهایی عمر جوانان ما در انتظار برای فراخوان، ارزیابی، معرفی به دانشگاه، ارجاع نتیجهی ارزیابی به هیات جذب و… به هدر داده میشود.
این که همکاری دو گروه آموزشی از دو دانشگاه وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت چقدر میتواند سخت باشد روشن است. اگر در کشورهای پیشرفته دو گروه یا دو فرد از دو دانشگاه مختلف بخواهند با یکدیگر کار بکنند با تصمیم فردی یا حداکثر با تصمیم گروه یا انستیتو قابل انجام است. در اتحاد جماهیر شوروی، چنین همکاری محتاج مکاتبات پیچیدهی بینسازمانی و در عین اخذ موافقت سازمانهای نظارتی و امنیتی به قدری به تاخیر میافتاد که عملا ناممکن میشد و لقای آن را به عطایش میبخشیدند. متخصصین علوم سیاسی سانترالیسم و بوروکراسی در کشورهای کمونیستی را آن هم در دوران توسعهی فناوری اطلاعات و تبدیل دنیا به یک دهکدهی جهانی از مهمترین عوامل فروپاشی آن سیستم میدانند.
اگر ما نتوانیم یا نخواهیم با تغییر ساز و کارهای حکمرانی کشورمان را در زمینههای مختلف به فرایندهای سریعتر و چابکتر از وضعیت فعلی ارتقاء بدهیم، از قافلهی پیشرفتهای فزایندهی قرن حاضر عقبتر خواهیم ماند. باشد که بفهمیم و چارهای بیاندیشیم.