منوی دسته بندی

امان از ریای اخلاقی ما مردم

گودرز صادقی هشجین

مولانا جلال‌الدین با ذکر داستان «اعرابی و سگ» در کتاب «مثنوی» پرده از روی یک همدردی ریاکارانه برداشته است. بر بالین سگی که در بیابان از گرسنگی افتاده و به سرحد موت رسیده است، عربی نشسته و زار زار اشک می‌ریزد. می‌پرسند: «مرگ این حیوان از گرسنگی است، تو که نانت در انبان هست،‌ چرا عوض های‌وهوی بیهوده، خرده‌ای در حلقش نمی‌ریزی تا نجاتش دهی»؟ می‌گوید: «تا این حد، ندارم اتحاد»!

آری! باید اذعان کرد که بسیاری از همدردی‌های ما اولاد آدم چیزی جز یک ریای اخلاقی نیست. واقعا ما هم دست کمی از آن اعرابی نداریم. روزی چند بار کودکان کار را از خود می‌رانیم؟ چند بار به کسانی که می‌خواهند شیشه‌ی ماشین ما را بشویند تشر می‌زنیم؟ چند بار تلفن موسسات خیریه‌ای را که برای بیماران پول جمع می‌کنند رد می‌کنیم؟ چند بار دستی را که برای گرفتن یک پنج‌هزار تومانی به سوی ما دراز می‌شود پس می‌زنیم؟

در مقابل این همه رفتارهای غیرمتحد، کارمان شده است گذاشتن عکس از آدم‌های زباله‌گرد، زنان متکدی، کپرنشین‌های حاشیه‌نشین، محرومیت مردم در روستاهای سیستان و بلوچستان و… و نیز تقدیر و تشکر از قهرمان ورزشی که خود را وقف مردم محروم سیل‌زده کرده است و الی آخر… آیا به جای این همه ریای اخلاقی و تظاهرات روشنفکرانه، خوب نیست خودمان هم قدمی برداریم؟ اگر برمی‌داریم، منعکس کنیم تا بقیه ببینند. ریا به خاطر اعمال واقعی شرف دارد به ریایی که برایمان هزینه ندارد و می‌خواهد جایگزین خودخواهی‌ها، کم‌کاری‌ها، بی‌رحمیها و بی‌مسئولیتی‌های خود ما بشود.

ادمین وب‌سایت
در سال ۱۳۴۲ تو شهر هشجینِ استان اردبیل به دنیا اومدم. دکترای عمومی خودمو از دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه و دکترای تخصصی رو از دانشکده داروسازی دانشگاه اوترخت هلند گرفتم و در حال حاضر استاد فارماکولوژی دانشگاه تهران هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *