ده دلیل اصلی شکست رابطهی عاطفی
Dr. Preston Ni
استاد، مجری، مربی خصوصی و نویسنده کتابهای موفقیت در ارتباط با چهار تیپ شخصیتی و نحوه برقراری ارتباط موثر و برخورد با افراد دشوار
مترجم: دکتر گودرز صادقی هشجین
نکات کلیدی
هر چه دو نفر بیشتر زندگی خود را به اشتراک بگذارند، عوامل پیچیدهی بیشتری در جدایی آنها دخیل خواهند بود. بر اساس تحقیقات، وجود اختلافات مالی یکی از دلایل اصلی انحلال زناشویی است. با گذشت زمان، انتظارات یک زوج در رابطه ممکن است متفاوت باشد. بسیاری از ما میخواهیم با فرد «مناسب» ملاقات کنیم و با او کنار بیاییم و بیشتر دوست داریم چنین رابطهای دوام بیاورد. در عین حال، اکثر روابط عاشقانه به شکست و جدایی ختم میشود. برخی از علل عمده چیست؟ در این نوشته 10 دلیل برای شکست روابط، برگرفته از دو کتاب من یکی 7 کلید موفقیت در روابط طولانی مدت و دیگری نحوه برقراری ارتباط موثر و برخورد با افراد دشوار آورده شده است. البته هر زوجی منحصر به فرد است. هر چه دو نفر زندگی مشترک خود را طولانیتر کنند، عوامل پیچیدهتری در آن دخیل خواهند بود. فهرست دلایل زیر به معنای جامعیت آنها نیست. آنها برخی از رایجترین و مخرب ترین عوامل پشت شکست رابطه را نشان میدهند.
1. بیاعتمادی
فقدان یا از دست دادن اعتماد یکی از مضرترین موارد در باقی ماندن موفقیت بلندمدت یک زوج است. بدون اعتماد، یک رابطه دو لنگر اصلی برای یک پیوند قوی را از دست میدهد: اطمینان و امنیت. مسائل مربوط به اعتماد ممکن است شامل عواملی مانند حسادت، مالکیت، سختگیری غیرمنطقی، خیانت عاطفی، خیانت فیزیکی/جنسی، نقش بازی کردن در رابطه، فقدان قابلیت اعتماد و اتکاء، عدم حمایت عاطفی، فقدان سازگاری مالی، و فقدان اهداف حمایتی متقابل باشد. اگر فکر می کنید اعتماد یک مسئلهی اصلی در رابطهی شماست (یا در رابطه قبلی شما بوده است)، بررسی کنید که آیا فقدان اعتماد بر اساس یک الگوی مبتنی بر شواهد (مانند شکست معنیدار تعهدات) است یا عمدتاً احساسات ذهنی (مانند حسادت بدون اثبات). صادقانه در نظر بگیرید که آیا عدم اعتماد بر اساس امور ملموس است یا ترسها و نگرانیهای واهی.
2. انتظارات و توقعات متفاوت
مارک تواین گفته است: هرگز اجازه ندهید کسی اولویت شما باشد در حالی که به خود اجازه دهید گزینهای از گزینههای او باشید. برای یک زوج آسان نیست که برای مدت طولانی با هم (عاشقانه) سفر (و زندگی) کنند. عناصری که اغلب در ابتدای یک رابطه دو نفر را به سمت یکدیگر میکشانند (جاذبههای جسمانی، اشتیاق جنسی، علایق مشترک، ارتباطات شخصیتی و زمینههای اجتماعی-اقتصادی) اغلب به عنوان واقعیتها و خواستههای روزمره اهمیت کمتری پیدا میکنند. با گذشت زمان، انتظارات یک زوج در رابطه ممکن است تغییر کند، زیرا آنها شروع به دیدن برنامههای زندگی خود به عنوان آنچه من میخواهم به جای آنچه ما میخواهیم میکنند. برخی از دلایل ایجاد اختلاف در روابط بین یک زوج عبارتند از:
آقا/خانم راست راستکی یا آقا/خانم همین الان؟: آیا شریک زندگی شما شما را به عنوان “آقا/خانم همیشگی” یا “آقا/خانم همین الان” میبیند؟ به عبارت دیگر، شریک زندگی شما چقدر در مورد داشتن یک رابطهی متعهدانهی طولانی مدت با شما جدی است؟ خود تو با شریک زندگیات چطور؟
تفاوت در اولویت ها: شریک زندگی شما اولویتها و انتظارات متفاوتی در مورد رابطه دارد. برای برخی، رابطه زناشویی (و خانواده) مرکز ثقل اولیهی زندگی است. هیچ چیز دیگری به اهمیت آن نمیرسد. برای بعضیها هم، یک رابطه عاشقانه، حتی یک رابطه متعهدانه، تنها یکی از جنبههای متعدد زندگی است. بسیاری از جنبههای دیگر از زندگی وجود دارد که از دیدگاه آنها، به طور موجهی میتوانند اولویت بیشتری داشته باشند.
3. حرکت با سرعتهای متفاوت در مسیر زندگی
وقتی یکی از طرفین با سرعتی سریع در حال یادگیری و رشد است، در حالی که دیگری در حال رکود است، این ممکن است منبعی از واگرایی رابطه باشد. یکی از نمونههای این امر میتواند این باشد که شریک زندگی به سرعت در حرفه و جامعهی خود پیشرفت کند، در حالی که شریک زندگی او در خانه راکد مانده است. در این صورت، روابط حرفهای و اجتماعی زوجین شروع به واگرایی میکند و به زودی خود زن و شوهر از یکدیگر متمایز میشوند. آنها از نظر جسمی، فکری و اجتماعی از هم جدا شدهاند.
4. ناسازگاری
سازگاری در رابطه موضوع مهمی است که ارزش جایگاه کامل خود را دارد. در کتابهای من، سازگاری روابط از منظرهای مختلفی از جمله سازگاری در صمیمیت، سازگاری در تیپهای شخصیتی و سازگاری در سبکهای دلبستگی به تفصیل بررسی شده است.
5. مشکلات ارتباطی
این یکی مهم است. مطالعات متعدد ارتباط (یا فقدان آن) را به عنوان یکی از دلایل اصلی زوجدرمانی و همچنین یکی از دلایل اصلی جدایی و طلاق شناسایی کردهاند (۱ و ۲). دکتر جان گاتمن از دانشگاه واشنگتن، یکی از برجستهترین متخصصان مطالعات زوجین، پس از 20 سال تحقیق به این نتیجه رسید که تنها و بهترین فاکتور پیشبینی کنندهی طلاق زمانی است که یکی از طرفین یا هر دو در رابطه مورد تحقیر واقع شوند. تحقیر، برعکس احترام، اغلب از طریق قضاوت منفی، انتقاد یا کنایه در مورد ارزش یک فرد ظهور پیدا میکند. در مطالعات ارتباطی، این امر به عنوان «سختگیری نسبت به شخص، آسانگیری نسبت به موضوع» شناخته میشود.
6. خودشیفتگی
خودشیفتهها اهمیت خود را به صورت اغراقآمیزی جدی میگیرند و نیاز به تحسین دارند. خودشیفتگی اغلب با فقدان صمیمیت واقعی در یک رابطه مشخص می شود (۳). نشانههای خودشیفتگی ممکن است شامل مواردی مانند عقدهی برتری، خودانگاره بزرگ، استحقاق، خودپسندی، به هم ریختن حد و مرزها، جذابیت کاذب، سندرم دونژوانی، تقلب، بیمسئولیتی، قانونشکنی، خودخواهی شدید، احساسات منفی، و تحقیر دیگران به طور قابل توجهی میشود. تحقیقات نشان میدهد که خودشیفتگی شدید با استعداد خیانت در ارتباط است (۴ و ۵).
7. سوء رفتار در رابطه
در این نوشته، سوء رفتار در رابطه به عنوان بدرفتاری مکرر با یک فرد تعریف شده است. نمونههایی از سوء رفتار در رابطه عبارتند از: سوء رفتار کلامی، عاطفی، فیزیکی و/یا جنسی، دستکاری (تقلب) بیمارگونه، خودشیفتگی بیمارگونه، پرخاشگری منفعلانهی بیمارگونه، و کنترل و تسلط بیش از حد.
8. سوء سبک زندگی
سوء سبک زندگی ویژگیهایی هستند که اگرچه ممکن است مستقیماً شریک زندگی را درگیر کنند یا نکنند (مانند اعتیاد مخفیانه به قمار)، اما در نهایت ممکن است به طور مخربی بر رابطه تأثیر بگذارند. نمونه هایی از سوء سبک زندگی اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به الکل، اعتیاد به قمار و اعتیاد جنسی.
9. از هم جدایی، بی حوصلگی، کهنگی، پوسیدگی
اگر هر یک از چهار اصطلاحی که در بالا نوشته شده با تجربه رابطه شما همخوانی دارد، باید چند عنصر را در نظر بگیرید:
اگر دو سال یا کمتر در یک رابطه بودهاید، و شما و شریک زندگیتان از هم جدا شدهاید، ممکن است به دلیل عدم تعهد، انتظارات متفاوت، عدم سازگاری یا روند طبیعی آزمون و خطا و اشتباه در جفتیابی باشد. اگر در یک رابطهی طولانی مدت هستید، ممکن است تعهدات زندگی (مانند مدرسه، کار، و به خصوص تربیت فرزند) مانع ارتباط زوجین و تکامل متقابل شوند. یک مثال کلاسیک سندروم «لانهی خالی» است، که در آن پس از بزرگ شدن همه بچهها و ترک خانه، والدین ناگهان احساس میکنند که با یکدیگر غریبه هستند، زیرا سالها روی یکدیگر تمرکز نکردهاند.
10. اختلافات مالی
هر چه زوجین در یک رابطهی متعهدانه با هم بیشتر بوده باشند، احتمال ناسازگاری مالی بیشتر میشود. بر اساس تحقیقات انجام شده، وجود اختلاف بر سر پول یکی از دلایل اصلی خاتمهی زناشویی است (۶ و ۷). یک زوج همچنین برای داشتن چالش های مالی نیازی به ازدواج ندارند. مسائل و مشاجرات پولی به برخی از عمیق ترین نیازها و ترس های روانی ما، از جمله اعتماد، امنیت، امنیت، قدرت، کنترل و بقا ضربه میزنند.
لینک متن اصلی:
References
(1) Gottman, J. The Relationship Cure. Harmony. (2002)
(2) The Huffington Post. Poor Communication Is The #1 Reason Couples Split Up. (2013)
(3) Johnson, Stephen. “Humanizing the Narcissistic Style”. W. W. Norton & Company. (1987)
(4) McNulty, J. K., & Widman, L. Susceptibility to Infidelity in the First Year of
Marriage. Archives of Sexual Behavior. (2014)
(5) Buss, D., & Shackelford, T. Sexual Narcissism and Infidelity in Early Marriage. Journal of Research in Personality. (1997)
(6) Dew, J., Britt, S., Huston.S. Examining the Relationship Between Financial Issues and Divorce. Family Relations Journal. (2012)
(7) Survey: Certified Divorce Financial Analyst® (CDFA™) Professionals Reveal the Leading Causes of Divorce. Institute for Divorce Financial Analysis. (2013)