منوی دسته بندی

من نگران نتیجه‌ی انتخابات نیستم

گودرز صادقی هشجین

در این روزهای تبلیغات، بدون این که در ستادی یا حزبی عضو باشم، با تمام توان برای تبلیغ «دکتر مسعود پزشکیان» فعالیت کرده‌ام و می‌کنم. این حمایت به خاطر اعتقاد به روش کار ایشان و اطرافیانش و نیز شخصیت و منش اوست و دیگر هیچ. از دید من، در موارد زیادی تفاوت بین آقایان دکتر پزشکیان و دکتر جلیلی بسیار زیاد است، حتی در حد صد هشتاد درجه. با این حال، به دلایلی که عرض می‌کنم، شخصا از این که کدامیک نهایتا رئیس‌جمهور خواهد شد بیمناک نیستم که تعدادی از آنها را عرض می‌کنم:

الف – من به یک خانواده‌ی مذهبی تعلق دارم. زنان خانواده‌ی من اهل برداشتن روسری و مردان ما اهل پوشیدن شلوارک نیستند. حتی اگر در یک نظام غیرمذهبی هم زندگی بکنیم به همین سبک زندگی پایبند هستیم. در خارج کشور همینی هستیم که در داخل کشور. تا به حال نه در خیابان و نه در مترو مشکلی نداشته‌ایم و نخواهیم داشت.

ب- اهل برگزاری پارتی شبانه و  سگ‌گردانی و هنجارشکنی (از دید حکومت) هم نیستم که در این مورد مشکل پیدا بکنم.

ج- سی و پنج سال سابقه‌ی استخدامی دارم و نسبت به بیشتر کارکنان دولت حقوق بیشتری دریافت می‌کنم. اگر نخواهند کار کنم، آبرومندانه بازنشسته می‌شوم و حقوق و مزایای خودم را دریافت خواهم کرد که برای یک زندگی متعارف کافی است.

د- درست است که تاکنون سابقه‌ی مسئولیت‌های اجرایی متعدد و از جمله ریاست دو دانشگاه دولتی را در کارنامه‌ی خود دارم، لیکن هیچگاه خودم دنبال پست و مقام نبوده‌ام و همیشه آنها به من تکلیف شده‌اند. الان هم نه انرژی لازم را برای این کارها دارم و نه تمایل و شور و شوقی نشان می‌دهم. پس، هر کدام از کاندیداها که انتخاب بشود فرقی به حال من ندارد.

ه- نه قرار است استخدام بشوم که گزینش مرا رد بکند و نه قرار است ارتقاء مرتبه داشته باشم چون قبلا استاد تمام شده‌ام.

و- ادامه‌ی تحصیل نخواهم داد چون قبلا این کار را کرده‌ام و به همین خاطر، کسی نمی‌تواند مرا ستاره‌دار بکند.

ز- هر کدام از نامزدها که پیروز بشوند، سرم را پایین می‌اندازم و زندگی‌ام را می‌کنم. من به قدر کافی کار سیاسی کرده‌ام و به جز کار فرهنگی به روش دیگری اعتقاد ندارم که درگیر قانون و مسائل امنیتی و قضایی بشوم.

ح- اگر جنگ بشود، جوان نیستم که به سربازی‌ام ببرند یا برای اعزام به جبهه احضار بشوم. تازه، بموقعش همین کارها را کرده‌ام و همان زمان هم نه به اجبار بلکه با اشتیاق و داوطلبانه به جبهه اعزام شده‌ام. اگر جنگی هم اتفاق بیفتد که ما در موضع مظلومیت یا حق باشیم، با وجود سن بالا ممکن است خودم داوطلب خدمت باشم.

ط- این که گذرنامه‌ی ما چقدر معتبر است یا نیست و کشورهای دیگر به ما راحت ویزا بدهند یا نه برایم مهم نیست. به قدر کافی دنیا را از امریکا تا ویتنام گشته‌ام و تمایلی ندارم که یک بار دیگر مارکوپولو بشوم و چهار گوشه‌ی دنیا را بگردم. در آینده هم بعید است که مشکل ویزا داشته باشم.

ی- درست است که اهل اینترنت هستم، لیکن با فیلتر بودن آن شخصا مشکلی ندارم و به آن عادت کرده‌ام. نه قرار است تجارت الکترونیکی راه بیاندازم و نه کارهایی بکنم که فیلتر بودن اینترنت برای من مشکل‌ساز باشد.

حال… با توجه به موارد فوق، به من چه ربطی دارد که اضطراب و نگرانی داشته باشم که چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر حرف‌هایم را نزده بودم، عذاب وجدان دامنگیرم می‌شد. مگر ولی و وصی دیگران هستم که اصلا رای بدهند یا ندهند، و اگر می‌دهند به این باشد یا به آن. مسئول عملکرد خودم هستم. مامور به تکلیفم، نه مامور به  نتیجه… عمر کوتاه است و نمی‌ارزد که کاسه‌ی داغ‌تر از آش باشم. به قول سهراب:

صبح خواهد شد

و به این کاسه‌ی آب

آسمان هجرت خواهد کرد.

باید امشب بروم.

من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم،

حرفی از جنس زمان نشنیدم.

ادمین وب‌سایت
در سال ۱۳۴۲ تو شهر هشجینِ استان اردبیل به دنیا اومدم. دکترای عمومی خودمو از دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه و دکترای تخصصی رو از دانشکده داروسازی دانشگاه اوترخت هلند گرفتم و در حال حاضر استاد فارماکولوژی دانشگاه تهران هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *