منوی دسته بندی

تکنولوژی‌های نوین نظامی و دور زدن وجدان

اگر به خلبانی که با فشار دادن یک دگمه ساختمانی را با ۵۰۰ نفر سکنه‌ی آن به خاک و خون می‌کشد قمه یا تبری داده شود که آن ۵۰۰ نفر را با دست‌های بسته و یکی یکی به وضع فجیعی بکشد آیا این توان را خواهد داشت؟ تصور کنید که آن ۵۰۰ نفر صف کشیده‌اند و خلبان فرق یک پیرمرد را با تبر می‌شکافد و به دنبال آن شکم زن آبستنی را می‌درد و جنینش را بیرون می‌کشد و سپس کودکی را از سر تا پا با قیر مذاب می‌سوزاند و بعد از آن با پتکی سر یک جوان را متلاشی می‌کند و الی آخر… با چند نفر می‌تواند این کار را بکند؟ چند جان را می‌گیرد تا بالاخره از عمل خودش بیزار بشود و دست از کار بکشد؟ این در حالی است که با بمباران ساختمان همه‌ی این کارها را به یکباره انجام می‌دهد بدون آن که وجدان درد بگیرد.

جنگ‌های نظامی و نیز ترورهای کور امروزین با ایجاد فاصله‌ی فیزیکی بین ضارب و مضروب، عدم تشخیص تک تک قربانیان، نشناختن بستگان خود فرد در بین آنان، درگیر نشدن در عذاب وجدان و شکنجه‌ی روحی ناشی از کشتار باعث شده است تا تعداد قربانیان به نحو بارزی نسبت به جنگ‌ها و کشتارهای قدیمی افزایش یابد. به دلایلی که گفته شد، با وجود کشتارهای گروهی، هیچگونه ترمز روحی-روانی در فرایند جنگ در فرماندهان و افسران و سربازان ایجاد نمی‌شود.

در طی رژه یا ساتیاگراهای نمک در مارس ۱۹۳۰ در هندوستان و بر اساس پیشنهاد مهاتما گاندی، مردم ظرف‌هایشان را در دست گرفتند و به سمت دریا رفتند تا بر خلاف مصوبه‌ی دولت انگلستان که نمک را به انحصار خود درآورده بود نمک جمع کنند. مردم بدون آن که با نظامیان انگلیسی درگیر بوند مظلومانه و آرام در صفوفی متشکل به سمت دریا حرکت می‌کردند و سربازان انگلیسی هم با باتوم فرق آنها را می‌شکافتند و یکی یکی به زمینشان می‌انداختند. سربازان پس از ناکار کردن چند نفر خسته می‌شدند و خود به گریه می‌افتادند. گاندی توانست با این روش و نافرمانی مدنی سدی عاطفی را بین ضارب و مضروب بنا کند و نگذارد مردمش به صورت کور هدف کشتارهای دسته‌جمعی با روش‌های وجدان-گریزانه قرار گیرند.

جنگاوران دوران نو و نیز تروریست‌ها دیگر آن پهلوانان و دلاوران و پارتیزان‌های پاکباخته‌ای نیستند که در شرایط مساوی در برابر دشمن به صورت تن به تن مبارزه کنند. آنها زامبی‌های اپراتوری هستند که انگار در یک بازی کامپیوتری با فشار دادن دگمه‌ها و چپ و راست کردن اهرم‌ها جان دشمنانشان را به صورت انبوه می‌گیرند. در اینجا اهداف حمله مادران باردار و کودکان شیرخوار و سالخوردگان بی‌کس و کار نیستند، بلکه اشیاء متحرکی هستند که انگار برای نابود شدن خلق شده‌اند. کشتار انبوه مردم شهرهای ناگازاکی و هیروشیما توسط بمب افکن‌های اتمی امریکا در پایان جنگ جهانی دوم طلیعه‌ی عاطفه‌زدایی و دور زدن وجدان در نظامیان بود. پیشرفت و عمومی شدن تکنولوژی‌های تسلیحاتی و افتادن سلاح‌های مرگبار به دست دولت‌ها و نیروهای غیر‌دولتی و تروریست‌ها و… آینده‌ی سخت و وحشتناکی را پیش روی ما قرار داده است. اگر بشریت نجنبد، در جنگ‌ها و ترورهای آتی انسان‌ها شبیه مگس‌ها و پشه‌هایی خواهند بود که روی آنها اسپری حشره‌کش پاشیده میشود… دور باد!

ادمین وب‌سایت
در سال ۱۳۴۲ تو شهر هشجینِ استان اردبیل به دنیا اومدم. دکترای عمومی خودمو از دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه و دکترای تخصصی رو از دانشکده داروسازی دانشگاه اوترخت هلند گرفتم و در حال حاضر استاد فارماکولوژی دانشگاه تهران هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *