مالکاشتر نمیخواهیم. گرگها را برانید کافی است!
گودرز صادقی هشجین
دستگاههای امنیتی در دنیا از آدمهایی که داوطلب و شیفتهی پیوستن به آنها هستند خوششان نمیآید. اگر کسی به زور بخواهد کارمند یک نهاد امنیتی یا مدیر حراست یک دستگاه اجرایی بشود و برای رسیدن به آن خودش را به آب و آتش بزند، به احتمال بسیار زیاد از سه حالت خارج نیست: یا آدمی عقدهای است که میخواهد بر کمبودهایش سرپوش بگذارد و دیگران از او حساب ببرند، یا میخواهد از موقعیتش برای خود و اطرافیانش سوء استفاده بکند و یا این که یک نفوذی است و میخواهد اطلاعات را درز بدهد. افراد درستکار کمی هستند که واقعا گرایش و استعداد ذاتی به کارهایی از این دست داشته باشند و در خود این توانایی را احساس کنند که کاری را که دیگران از انجام آن عاجزند میتوانند بهتر از بقیه انجام بدهند. از همین روست که آن سازمانها به جای جذب افرادی که با پای خود آمدهاند، اشخاص مستعد و باهوش و در عین حال درستکار و وفادار را شکار میکنند.
قبول مسئولیتهای کلان در حالی که همگان به سختی شرایط حاکم اذعان دارند کار آسانی نیست. وقتی همه از تورم افسار گسیخته مینالند، به آینده به دیدهی تردید مینگرند، از کسری بودجه و استقراض دولت از بانکها واقفند، از خزانهی نه چندان پر مینالند، چالشهای بزرگ را در پیش رو احساس میکنند، و به زوار دررفتگی صندوقهای بازنشستگی، ورشکستگی بیمهها و بیکاری جوانان آگاهی دارند، این شور شیدایی عاشقان وزارت و وکالت و ریاست و مدیریت و… چه معنایی دارد؟ انسان سالم و عاقل در چنین وضعیتی خودش را کنار میکشد تا مبادا آلودهی این آشفتهبازار گردد. این کشته مردههای ریاستطلب خودخواه و لجوج و عنود از چه رو چنین خودآرایی میکنند و خویشتن را در معرض انتصاب به پستهای خطیر و خطرناک قرار میدهند؟
همگان به طور عام و رئیسجمهور و بزرگان دیگر به طور خاص باید دامن خویش را از چنین داوطلبان خودشیفتهای برکشند و هر آن کسی را که به هر قیمتی در پستهای مهم دولتی چنگ میاندازد از خود برانند. ما در وضعیتی هستیم که مردم از معیشتی حداقلی محرومند و گروهی دست از دسته و پشتی صندلیهای ناپایدار قدرت و ثروت برنمیدارند. گوسفندان در فکر جان هستند و قصابان به دنبال پیه!
میدانم که پیدا کردن آدمهایی نزدیک به مرزهای عصمت، آن هم در جامعهای که فساد و اختلاس و رشوه در آن قباحت از دست داده است، ممکن نیست. ما نیازمند دولتمردان درستکار و حتی متوسطالحالی هستیم که ما را در مسیر دشوارمان به سوی آینده همراهی کنند.
سطح توقع ما بالا نیست. مالکاشتر نمیخواهیم، گرگها را برانید کافی است!